مروری به تاریخچه اعضای اترنالز
مروری به تاریخچه اعضای اترنالز
تو این مقاله به مناسبت اکران و نمایش فیلم ایترنالز، قراره به تاریخچه و پیشینهی کاراکترای این فیلم در دنیای کمیک بپردازیم.
شاید اسمشون رو تا قبل از معرفی شدن این فیلم نشنیده باشید ولی پیشینهی این کاراکترا به اندازهی جذابیتشونه.
تو این مقاله، اطلاعاتی رو قرار بهتون بدیم که شاید براتون باورنکردنی باشه.
خب، داستان ایترنالها از کجا شروع میشه؟
این موجودای عجیب مارول از کجا اومدن؟
چرا تو هیچکدوم از وقایع مارول دخالت نکردن؟!
اگه اینقدر قدرتمندن، چرا تا حالا ندیدیمشون؟
مروری به تاریخچه اعضای اترنالز
چیزی که شاید براتون جالب باشه اینه که ایترنالها در حقیقت یه جورایی نسخهی پیشرفتهی انسانها هستن.
نزدیک به یک میلیون سال پیش، سِلِستیالها صد انسان رو از روی زمین بردن و تبدیل به نژاد ایترنالز کردن.
بعدم ناپدید شدن. از اون موقع تا حالا، شخصیتهای ایترنالز تو یه نقطهی دور افتاده زندگی میکنن.
خیلی کم پیش میاد که این کاراکترها، تو مسائل مهم دنیای مارول دخالت کنن.
جالب اینجاست که همهی ایترنالها بعد از مردن، بلافاصله، خیلی ساده دوباره متولد میشن.
بعد از دو جنگ تمدنهای خیلی وحشتناک، ایترنالهای زمین مسیر صلح رو انتخاب کردن و تصمیم گرفتن تا خوشون رو درگیر بهتر کردن زندگیشون کنن.
اما خالقای این کاراکترای دوست داشتنی کیا بودن؟
دوتا از بهترین اعضای جهان کمیک بوکها، ماریتن ای. برنستین و سلطان کمیکها، جک کربی. این کاراکترای جالب برای اولین بار توی کمیک رد ریون کمیکز شماره 1، در سال 1940 معرفی شدن. اولین ایترنالی که ما دیدیم مغز ابدی و کاراکتر مرکوری بود.
در طول سالها این شخصیتها چندین بار تغییر کردن و از نو شروع کردن.
مثلا در کمیک مارول بوی شماره1 در سال 1950 یا آیرون من شماره 55 در سال 1973. آخرین بار که این کاراکترها عوض شدن، کمیک ایترنالز 1، در سال 1976 بود.
مروری به تاریخچه اعضای اترنالز
جالب اینجاست که این گروه با هر بار شروع دوباره اسم جدیدی برای خودشون انتخاب کردن.
اسمای جالبی مثل ایترنالهای المپیکی یا ایترنالهای یورینینی. در نهایت اسم ایترنالهای زمین بود که حرف آخر رو زد.
حالا باید هر کاراکتر رو به صورت انفرادی بررسی کنیم چرا که در جهان ام سی یو، این شخصیتها تغییرات جالبی داشتن.
اول فاحشترین این تغییرات رو بررسی میکنیم؛ اول از شخصیت آژاک شروع میکنیم.
جالبه بدونید این “زن جذاب”، تو دنیای کمیکا الان یه مرد خوش تیپ و عضلانیه. با زرهی کاملا متفاوت.
حالا بیاید پیشینه این شخصیت رو نگاه کنیم.
تو هر دو حالت مرد و زن. اول نسخه زن؛ با 185 سانتی متر قد که البته نسخه مردش هم از همین ابعاد پیروی میکنه، جالبه که 99.79 کیلوگرم هم وزنشه. عجب زنی!
با چشمای طوسی و موی مشکی، هنوزم زندهس با وجود این که یک بار توی المپیا مرد!
این زامبی خوش قیافه تو زندگی اولش یه باغبون و تو زندگی دومش یه باستان شناس بوده. چه تفاوتی! الانم که توی همون جایی که مرده بود داره زندگی میکنه، یعنی المپیا. به قیافهش نمیخوره یک میلیون سال سنش باشه! یه داداشم داره که اسمش آرکسه، واقعا که مادر پدرشون چه خلاقیتی به خرج دادن! تو قرن سیزدهم، این ایترنال در نبرد تروجان شرکت کرد.
مروری به تاریخچه اعضای اترنالز
نفر بعدی که مارول تصمیم گرفته تغییر بده گیلگمشه. هیولای افسانهها، قاتل اژدها، فراموش گشته، قهرمان سومر، مردی یونانی با قیافهای کاملا آسیایی!
این دیگه از کجا اومد! یعنی میخوای به من بگی خدای جنگ، هم اتاقی هرکول، بچه ژاپنه؟!
196 سانت قد، 117 کیلو وزن، فکر کنم این که المپیا تا حالا با وزن اینا نشست نکرده از قابلیتای ویژهشونه!
این دوست عزیزمون با وجود اینکه یه بار مرده، جنسیتش عوض نشده!
ولی به طرز عجیبی، هم رنگ چشاش و هم رنگ موهاش از آبی و مشکی به قهوهای تبدیل شده!
جک کربی و مایک رویر، این شخصیت رو برای اولین بار، تو ایترنالز شماره 13 و در سال 1977 معرفی کردن.
فکت جالب از این کاراکتر اینه که معمولا اونو با هرکول عوضی میگرفتن!
فکر کنم تا الان فهمیده باشید که چرا امکان نداره این فرد یه آسیایی باشه. من باشم این گیلگمش رو با داداش وانگ عوضی میگیرم!
مروری به تاریخچه اعضای اترنالز
حالا میریم سراغ کینگو، کینگو سونن، کاراکتری که مارول تصمیم گرفته هندیش کنه!
میدونید این شخصیت تو کمیکا از کدوم نژاده؟ آسیایی!
چرا آسیاییا رو با یونانیا عوض کردید؟! کچل با ریش مشکی. همونطور که تو این عکس میبینید، فکر کنم کارگردان گیلگمشو با کینگو عوضی گرفته، چون دقیقا قیافه بازیگر گیلگمش کپی کینگوئه! سامورایی هم هست!
اوه بله، آخرین باری که نویسندهمون یه سامورایی هندی دیده کی بوده؟!
این شخصیت برعکس هم تیمیاش ظاهرا نقش زیاد درخشانی نداشته، چون نه قدشو میدونیم نه وزنشو! این شخصیت از ژاپن هم میاد! یکی به من بگه اینجا چه خبره!!
شخصیتی که تا اینجای کار خیلی به نسخه کمیکیش وفادار بوده تناست که حتی خانم آنجلینا جولی رو برای این نقش بلوند کردن. به این میگن وفاداری. ظاهرا قراره راجع به اولین کاراکتر سلطنتیمون حرف بزنیم. اسم اصلی این شخصیت آزورا بوده. تنا رو با حکم سلطنتی بهش دادن. بیچاره بیوه هم هست!
178 سانت قد داره و با 72 کیلو و نیم وزن، به شرایط المپیا فشار نمیاره و دومین کاراکتر هم هست که عرضه اینو داشته که تا حالا نمیره.
از اول بلوند بوده و چشم آبی، چه آمریکایی! خیلی هم پیشینه تحسین برانگیزی داره، با تخصصهایی که لئوناردو داوینچی رو شرمنده میکنن!
مدرس، مبارز، ماجراجو، سازنده سلاح و ایترنال اعظم! نظرتون چیه برای بقیه هم بذارید یه چیزی بمونه؟
خبببب، خیلیا تعجب کرده بودن که چرا مَکِری یه زنه! خب، جواب سادهش اینه که الان چند وقتیه که تو کمیکا یه زن شده!
درسته، قبلاً مرد بود و به خاطر امسییو زنش کردن تو کمیکا. از سال 1940 تا همین چند وقت پیش این کاراکتر یه مرد بود اما بعد از اتفاقات غمانگیز و وحشتناکی که برای سلستیال ها افتاد، این شخصیت خودکشی کرد و در قالب یه زن برگشت.
طراحی سایت در کرج
همونطور که توی این تصویر میبینید، بازیگری که برای ایفای این نقش توی فیلم انتخاب شده با کاراکتر جدید مَکِری هیچ فرقی نمیکنه!
100% شباهت! البته چیزی که برای نویسندهی این ویدئو عجیبه اینه که چرا این نسخه رو انتخاب کردن. این نسخه ضعیفترین حالت مَکِریه. بله، درست شنیدید.
بعد از تولد دوباره در این قالب، مَکِری قابلیت حرف زدن، شنیدن و حتی قدرتهای تلپاتیش رو کامل از دست داد.
سرعت باورنکردنیشو هنوز داره ولی خبری از قدرتای دیگهش نیست. عجب.
کاراکتر بعدیمون اسپرایته! یکی از مخلوقات جک کربی. مطمئنیم اگه جک الان زنده بود، از ظاهر بینهایت شبیه بازیگر این شخصیت، خوشش میومد.
خودتون ببینید!
واقعاً هیچ تفاوتی ندارن با هم. همین انتخابهای بازیگریه که طرفدارای کمیک رو تا حد باورنکردنیای به وجد میاره.
شانس دیدن یه شخصیت با ظاهر دقیق کمیکیش عالیه! این شخصیت توی سال 1976 و با کمیک ایترنالز شماره 9 معرفی شد.
یکی از لقباش پسر یک میلیون سالهس. چندی پیش، کمیکای مارول تصمیم گرفتن جنسیت این شخصیت رو برای تشابه پیدا کردن به نسخهی امسییوش، عوض کنن. این یه خورده داستان رو عجیب کرد چون یکی از لقبهای این کاراکتر پیتر پنه… اوکی، پیتر پنم دختر شده.
خب خب خب، بعد از همهی تغییرات عجیب و بعضاً نا به جا، میرسیم به سِرسی. نه، ویدئو یهو به گیم آو ترونز تغییر هویت نداد. یه کاراکتر تو مارول هست که اسمش سرسیه. از اونجایی که این کاراکتر سال 1976 اسمش رو به سرسی تغییر داد و جورج آر آر مارتین طرفدار پر و پا قرض ماروله، احتمالش هست که اسم کاراکتری که خلق کرده از مارول الهام گرفته باشه. این شخصیت خدا رو شکر تا به حال نمرده و بهترین نکتهش اینه که نژادش یا جنسیتش توی فیلما تغییر نکرده. اتفاقاً خیلی هم شبیهه.
زنی با 175 سانت قد و 63 کیلوگرم وزن که توسط جک کربی و مارنر راث خلق شده. بله، جک کربی خیلی از کاراکترای کمیک رو خلق کرده و استایل هنری خاصی هم که داشته بینهایت محبوب بوده. حتی تو امسییو و تور راگناروک به این استایل ادای احترامهای زیادی شده بود.
امیدواریم که بانوی فریب، بتونه خوب نقشش رو توی این جهان کمیکی سینمایی ایفا کنه.
پسر عموی ایکاریس، سلطان آتشها و کابوسها! پسر والکین!
چقدر جوون شدی. نه، جدی میگم، همهی این کاراکترای آسیاییای که تو این فیلم میبینید، تو کمیکا خیلی بزرگتر و سن و سالدارترن. یکی دیگه از این شخصیتها دروئیگه!
معروف به کمیسر دروئیگ. کاراکتری که تو سال 1977 در کمیک ایترنالز شماره 11 معرفی شد. دروئیگ زیاد کاراکتر خوبی نیست، بلکه خیلی هم پلیده! دائم در حال نقشه کشیدنه و باعث ناامیدی پدرشه. قدش 180 و وزنش هم 86هه. پس خیلی از بقیهی کاراکترای ایترنالز سبکتره.
اینم در نظر داشته باشید که لقب این کاراکتر دوست داشتنیمون، شیطانه! واقعاً نمیدونم چه حسی باید به این کاراکتر داشته باشم.
فَستوس بدون شک. بدون کوچکترین شکی، شبیهترین شخصیت این فیلم از لحاظ شباهت به نسخهی کمیک بوکییه!
کاراکتری که سال 1985 تو کمیک ایترنالز ولوم 2 شماره 1 معرفی شد، بالاخره یه کاراکتری که هیچ ایرادی نداره.
حداقل تا اونجایی که میدونیم. ظاهرش که به کمیکا وفاداره، حالا باید منتظر باشیم تا رفتار و قدرتا و بقیهی خصوصیاتش هم حفظ شده یا نه.
این دوستمون ظاهراً نیمهغوله! 191 سانتیمتر قدشه و 185 کیلو وزنش. از ریشش تا کلهی کچلش، همه چیزش حفظ شده.
پیتر گیلیس و سال بوشِما خالقای این شخصیت بینظیرن. گذشتهی فَستوس خیلی مرموز و اسرارآمیزه چون هیچی راجع بهش نمیدونیم. یه جورایی وولورین گروه ایترنالهاس.
مروری به تاریخچه اعضای اترنالز
حالا میرسیم به دو دوست عزیزمون که از گیم آو ترونز کوچ کردن به مارول!
ریچارد مدن و کیت هرینگتون، رامین جوادی رو هم با خودشون آوردن. اول کاراکتر ریچارد مدن رو بررسی میکنیم.
اون کاراکتر ایکاریس رو بازی میکنه، که بلونده. میشه یه بارم که شده با یه ایراد شروع نکنیم؟
نویسنده داره گریه میکنه! این کاراکتر انقدر پسر خودش رو دوست داشت که اسمشم واسه خودش نیست، ایکاریس اسم پسر این شخصیته!
اسم مبدل اون ایک هاریسه، رقیب سزاواری برای ظاهر مبدل سوپرمن!
ایشون پرایم ایترنال اعظم اعظمه. که البته بیوه هم هست. با 188 سانت قد و وزنی که به لیست آزاردهندههای المپیا اضافهش میکنه، 104 کیلو!
چشم آبی و مو بور. تو یه دورانی کشتی حرفهای میگرفته. خالقش مثل خیلی از همنژاداش، جک کربیه. اما برعکس همنژاداش همچین هم از جنگ بدش نمیاد.
و اما کاراکتری که جذابیتش به اندازه پیچیدگی پیشینهشه. ما تا به حال چهار شخصیت به اسم بلک نایت داشتیم.
سر پرسی، نیتن گرت، آگوستین دولاک و البته شوالیه سیاه اخیرمون، دین ویت من. ما تا به حال نمیدونستیم که کیت هرینگتون قراره کدوم نسخه از بلک نایت رو بازی کنه، اما با بررسی اسباب بازیها و مرچندایز این فیلم میتونیم حدس بزنیم که کیت هرینگتون دوست داشتنی ما همون دین ویتمنه. حالا تاریخچه بلک نایت مرموز و شمشیر سیاهش. شوالیه ققنوسها، پن دراگون و به طرز عجیبی یکی از اونجرها. مجرد هم هست. با 183 سانت قد که تبدیلش میکنه به کوتاه قدترین کاراکتری که تو این تیم وجود داره.
حالا نکته جالب اینجاست که جناب آقای دین ویتمن اصلا ایترنال نیست. ایشون احتمالا تو این فیلم نقش یک کمک رسان خارجی رو داره.
این شخصیت در مقابل جادو کاملا مقاومه، سوارکار ماهریه، تا حدودی دانش جادویی داره، تکنیسین و استراتژیست خوبیه اما باید در نظر داشته باشیم که استقامت فرابشری نداره.
فقط خود کاراکتر بلک نایت نیست که قابل بحثه، سلاح اون به خودی خود یه مبحث جداست.
اسم این شمشیر تیغه آبنوسه. شمشیر قدرت، شمشیر نیمه شب، نفرین دِین، شورش قیامتگر و اسامی خفن دیگه که از جنس سنگ اختریه.
اصل جنس از مرلین، بزرگترین جادوگر تمام دورانها. هم تو جهان اصلی شیش یک شیش مارول هست و توی جهان سه هفت چهار (که توش توسط پروکتور مورد استفاده قرار میگرفت). تو آکِرون ساخته شده و برای اولین بار توی کمیک بلک نایت شماره یک در سال 1955 معرفی شده.
شاه سیمبیوتها، نال، این شمشیر رو اینطوری توصیف کرده:
” این میراث خاندان توئه، پسر! تا به حال اشتباه ازش استفاده میکردی، تیغه آبنوس، به بهترین شکل توسط یک قلب ناپاک میتونه مورد استفاده قرار بگیره.”
این شمشیر جادو شده تا از همه چیز عبور کنه. البته ما دیدیم که عناصر فلزی مثل اَدمَنتیوم و وایبرِنیوم، در مقابل این شمشیر مقاومن. میتونه هرگونه جادویی رو هم برگردونه. بر اساس گفته نال هم از نیروی تاریک درون صاحبش، قدرت میگیره و قویتر میشه. توی کمیکها اسم اولیه این شمشیر تیغه سیاه بود.
خوشحالیم که تو این اپیزود تونستیم ایترنالها و تاریخچهشون رو بهتون معرفی کنیم. امیدواریم که دیگه اشک نویسندهمون رو اینطوری درنیاریم.
به خاطر نویسندهمون هم که شده لطفا سابسکرایب شید، ویدیو رو شیر کنید و لایک و کامنت هم یادتون نره چون خیلی به بالا بردن انگیزه ما برای ادامه کار کمک میکنه.
حتما بهمون بگید که بین کاراگترهای ایترنالز کدوم رو از همه بیشتر دوست دارید و نظرتون در مورد تغییراتی که اعمال شدن چیه؟ به نظر شما مارول کار درستی کرده یا اینکه این تغییرات غیرمنطقین؟!
برای خرید کمیک بوک به فروشگاه ما سر بزنید.