برسی سریال شکست ناپذیر
برسی سریال شکست ناپذیر
رقابت بین شبکههای بزرگ استریم فیلم و سریال باعث شده تا هرکدوم در جستوجوی محتواهای متفاوتی برای جلب توجه مخاطبان باشن و محدودیتهای روایتهای تلویزیونی رو پشت سر بذارند.
گرچه نتفلیکس سالها با چنین رویکردی مخاطبان بسیاری رو نصیب خودش کرده اما با ظهور شبکههایی مثل دیزنی پلاس و آمازون، گردونهی رقابت وارد مرحلهی تازهای شده.
آمازون پرایم در این میان با پشتوانهی مالی قوی خودش تلاش میکنه سالهای از دست رفته در برابر رقبا رو با پروژههای مالی عظیم مانند سریال ارباب حلقهها پر کنه.
آمازون ثابت کرده که با روایتهای متفاوت و خاص نیز بیگانه نیست و اقتباس از کمیک پرطرفدار و محبوب Invincible نیز که فضای کاملا متفاوتی با دنیای ابرقهرمانی مارول و دیسیِ این روزها داره، یکی از همین نشانههاست.
«رابرت کِرکمن» (Robert Kirkman) رو همه به عنوان خالق کمیک walking dead یا کمیک مرده متحرک میشناسن که به یه پدیدهی رسانهای در دنیای کمیک، سریال و بازیهای ویدیویی تبدیل شد.
گرچه مارول و دیسی به نمادی از داستانهای مصور تبدیل شدهاند اما ناشران بزرگ دیگهای هم هستند که بخش قابل توجهی از روایتهای خاص و شکلگیری شخصیتهای ماندگار در دنیای مصور به خاطر رویکرد اونهاست.
انتشارات Image یکی از همین ناشران متفاوته که در طول سالها موفق شده شخصیتهایی مانند «اسپان» (Spawn) رو خلق و کمیکهای بینظیری مانند KICK-ASS، Wanted، Witchblade و میراث ژوپیتر رو به مخاطبان معرفی کنه.
برسی سریال شکست ناپذیر
«رابرت کرکمن» و «کوری واکر» پیش از نوشتن و طراحی Invincible، طرحی به نام «سایِنس داگ» (Science Dog) رو به Image ارایه کردند که مورد قبول قرار نگرفت.
گرچه Image به عنوان ناشر از اونها خواست تا در عوض سراغ شخصیتهای کمتر شناختهشدهی این ناشر برن اما کرکمن در نهایت تصمیم گرفت تا شخصیتی به نام «مارک گِریسون» رو خلق کنه که در دوران دبیرستان متوجه میشه که مثل پدرش Omni-Man، بزرگترین و قدرتمندترین ابرقهرمان زمین تواناییهایی داره که بالاخره خودشون رو نشون دادن.
تا اینجا با همون قالب استانداردِ یه نوجوان معمولی که تازه قدرتهاش رو کشف میکنه روبهرو هستیم که هم نگران درسهاش برای ورود به کالجه و هم تلاش میکنه رابطهی عاطفی خوبی داشته باشه.
گرچه Omni-Man تنها نیست و گروهی از ابرقهرمانان دیگه به نامGuardians of the Globe هم اون رو برای نجات دنیا در برابر حادثههای مختلف همراهی میکنند اما تنها Omni-Man هست که همواره در مرکز توجه قرار داره.
در این میان اون تلاش میکنه تا به فرزندش مارک آموزش بده تا هم قدرتهاش شکوفا بشن و هم برای زندگی به عنوان یه ابرقهرمانان آماده بشه.
اما داستان با یه غافلگیری بزرگ ادامه پیدا میکنه که در اون Omni-Man تمام اعضای Guardians of the Globe رو به قتل میرسونه.
حالا هدف مخاطبان و اون دسته از شخصیتهای داستان که بهش مشکوک شدن اینه که دلیل این رویداد رو کشف کنند.
برسی سریال شکست ناپذیر
اولین و بزرگترین نقطهی قوت Invincible، مجموعهای از بهترین و حرفهایترین صداپیشههاست که به خوبی از پس جان بخشی به شخصیتها براومدند.
«جی. کی. سیمونز» در نقش «نولان گِریسون» (Omni-Man)، ستارهی این گروهه که با «استیو یون» (Steven Yeun) در نقش مارک، «ساندرا اوه» (Sandra Oh) در نقش «دِبی» مادر خانواده، «جیلیان جیکوبز» (Gillian Jacobs) در نقش سامانتا و «زازی بیتز» (Zazie Beetz) در نقش اَمبِر دختر مورد علاقهی مارک همراهی میشه.
سازندگان به نقشهای کوچکتر هم بیتوجه نبودهاند و اونجا هم گروهی از بهترینها همچمون «مارک همیل» و حتی «جاستین رویلند» نیز حضور دارند.
چنین تیم حرفهای و کاربلدی باعث شده تا روایت داستان هم که نقطهی قوت دیگهی سریاله عمیقتر و جذابتر باشه.
هر قسمت از سریال Invincible برخلاف زمان ۲۰ دقیقهای یا نهایت ۳۰ دقیقهای سریالهای انیمیشنی دیگه، بیش از ۴۰ دقیقهای است و سازندگان از این فرصت به خوبی برای شخصیتپردازی افراد مختلف، روابط بین اونها و مقدمهچینی برای بالا بردن ضرباهنگ داستان استفاده کردن. از طرفی هم این زمان به اونها اجازه داده تا نبردهای هیجانانگیز، طولانی و البته خونینی رو به تصویر بکشن که تا پایان سریال و نبرد ماندگارش، جذاب و نفسگیر باقی میمونن. مبارزههای قهرمانان در دنیای Invincible با کمیکها و انیمیشنهای ابرقهرمانی معمول دیگه نهتنها از نظر خشونت؛
بلکه رویکرد نبردها نیز تفاوت داره. در اینجا به خوبی میتونید نبردهای عظیم رو ببینید و از طرفی قربانی شدن آدمهای معمولی و تصمیمهای سخت قهرمانان رو هم درک کنید.
اما این خشونت اصلا نمایشی و برای جلب توجه مخاطبان نیست و همواره بخشی از هستهی اصلی روایت و بار احساسی اون هست.
گرچه سازندگان به رهبری کِرکمن، واکِر و Ryan Otley در اقتباس از کمیک خودشان کاملا وفادار بودن، اما تغییرات ریز و درشتی هم برای سریال در نظر گرفتن که به تاثیر گذارتر شدنش کمک زیادی کرده. با اینکه این تفاوتها برای کسانی که کمیک رو خوندند کاملا مشخصه؛ اما به تعدادی از اونها اشاره میکنیم.
همون اول با دیدن اَمبر متوجه میشید که او برخلاف کمیک، تبدیل به یک شخصیت با نژاد امریکایی-افریقایی (سیاهپوست) شده و کمی هم نسبت به نسخهی خودش در کمیک، سختگیرتر و محکمتره.
این تغییر زمانی مشخص میشه که مارک هویت واقعی خودش به عنوان Invincible رو برای امبر مشخص میکنه اما پنهانکاری مارک بیش از هر چیز امبر رو ناراحت میکنه. تعداد دیگه از شخصیتها نیز چنین تغییراتی داشتن که به گفتهی سازندگان، بیشتر به تاثیرگذاری داستان کمک کردن. معرفی The Teen Team به مارک و مخاطبان در کمیک و سریال نیز متفاوته. در سریال هجوم عظیم بیگانگان همهی ابرقهرمانان رو دور هم جمع میکنه که مارک در این میان با تعدادی قهرمان نوجوان مانند خودش روبهرو میشه.
اما این آشنایی در کمیک در قالب نبرد مارک با یک تبهکار شکل میگیره. «تایتان» یکی از شخصیتهای موفق سریاله که با صدای «ماهرشالا علی» (Mahershala Ali) موفق میشه برخلاف کمیک فرصت بسیاری برای درخشیدن پیدا کنه.
در سریال برای تایتان که میتونه بدنش رو به سنگ تبدیل کنه گذشتهی مختصر اما معناداری هم درنظرگرفته شده که در اون مشخص میشه به خاطر درمان دخترش درگیر تبهکاری و فساد شده. با توجه به اینکه او با کمک مارک، رییس فاسدش رو شکست میده و خودش جای اون قرار میگیره باید منتظر حضور پررنگترش در فصلهای بعدی نیز باشیم.
اما کشته شدن Guardians of the Globe به دست Omni-Man که در پایان قسمت اول اتفاق میفته، در کمیک تا شمارهی هفت طول میکشه و سریال از این نظر ضرباهنگ بالاتری رو دنبال میکنه. تغییرات دیگهای هم وجود داره که همه به روایت کمک کردن؛
مانند شخصیتپردازی دِبی که تا مدتها در کمیک حامی Omni-Man هست، اما شک کردن اون به شوهرش و تلاش برای کشف واقعیت بخش زیادی از حضورش در سریال رو تشکیل میده.
برسی سریال شکست ناپذیر
با توجه به ۱۴۴ شماره کمیک Invincible و تمدید شدن سریال برای دو فصل دیگه، باید منتظر رویدادهای بسیاری باشیم که تعدادی از اونها رو میشه با توجه به خط داستانی کمیک حدس زد.
در قسمت هشتم و پایانی سریال، نمای کوتاهی از «آقای لو» (Mr Liu) رو میبینیم که رهبر گروه تبهکاری به نام The Order رو در کمیک برعهده داره.
به نظر میرسه این رونمایی بهانهای برای قرار گرفتن تایتان و افرادش در مقابل آقای لو برای حکمرانی بر خیابانها باشه.
شرورهای دیگهای هم مانند «دکتر سایسمیک» (Dr Seismic) که حالا در اعماق زمین رهبری «ماگمانایتها» (Magna Knights) رو برعهده داره، میتونه تهدیدهای کوچکتر رو در فصل دوم برعهده بگیرن. همونطور هم که در پایان سریال میبینیم، بیگانهها هم در حال آماده شدن برای حملهی دیگهای هستن.
اما مهمترین بخش از روایت فصل دوم میتونه روبهرو شدن دوبارهی مارک با پدرش باشه که با توجه به پایانبندی بینظیر سریال در قسمت هشتم، جذابیت فراوانی خواهد داشت.
سریال انیمیشن Invincible یکی بهترین سریالهای ابرقهرمانی در سالهای گذشتهست که با شخصیتپردازی بینظیر، روایت جذاب و رویکرد متفاوتش به داستانهای ابرقهرمانی، استاندارهای تازهای رو برای اقتباسها و سریالهای آینده با این موضوع معرفی کرده.
گرچه قبل از هرچیز باید دید که این روند حسابشده و نفسگیر میتونه همچنان در فصلهای بعد ادامه داشته باشه که با توجه به حضور خالقان اصلی و نمایش کمنقص فصل اول، جای نگرانی نیست.