مقایسه کمیک ها و فیلم های مارول
مقایسه کمیک ها و فیلم های مارول
فاز اول دنیای سینمایی مارول
امروز میخوایم راجع به ریشهی داستانی فیلمهای مارول مروری داشته باشیم!
بله، امسییو قراره مورد آنالیز سنگین قرار بگیره. ببینیم چه کمیکایی بودن که بدون حضورشون، این فیلما اینطوری ساخته نمیشدن!
فیلما به ترتیب انتشار بررسی میشن، نه به ترتیب وقوع داستان. پس ویدئو رو با فیلم شروعکنندهی امسییو و کاراکتر محبوب همه، آیرونمن شروع میکنیم!
آیرونمن
شروع فیلم و اون داستان ریشهای تونی استارک تو افغانستان واسه آرک داستانی اِکستریمیسه!
البته خود این کمیک هم نسخهی تغییریافتهی داستان ریشهای تونی از تِیلز آو ساسپِنس شماره 39هه!.
شخصیت پِپِر پاتز تا حدودی به نسخهی کمیکش وفاداره با این تفاوت که خیلی با تونی رابطهی رونمانتیکی داشت.
با وجود اینکه تو کمیکای کلاسیک یه رابطهی رومانتیک ازشون دیدیم، هیچوقت یکی از زوجهای مارول نشدن.
این واسه هالیوود و عشق به زوجهاشونه.
البته به خاطر بازخورد مثبت طرفدارا به این رابطه تو سینما، باعث شد که تو کمیکای جدید آیرون من به وجود بیاد.
آیرون من شماره 200 خیلی تو این کمیک تأثیر گذاشته ولی خیلی چیزا فرق میکنه. اوبِدایا استین همکار تونی استارک نیست، یه شخصیت منفی پشت پردهها بود که توی آیرون من شمارهی 163 معرفی شد و توی شمارهی 166 کامل رونمایی شد.
لباس خیلی وحشتناکی هم تنش بود… بیاید خوشحال باشیم که اون لباس تو فیلما نبود! یا خدا… چند سال بعدش، تونی و رودی درگیر استین بودن.
آیرون من شماره 200 آخرین رو در رویی اوبِدایا استین بود! نه رونمایی! اولین فیلم ایرون من بخشهایی از داستان اوبِدایا رو مورد اقتباس قرار داد.
از لحاظ انتشار الان باید بریم سراغ فیلم دِ اینکرِدیبِل هالک! اما از اونجایی که این فیلم لکهی ننگیست بر دامان امسییو، اصلاً سمتشم نمیریم.
البته این فیلم کلاً نقطهی اقتباسش معلوم نیست! یه هالک و یه ابمینیشنو برداشت و تا حد خاک و گل خرابشون کردن.
خب حالا میرسیم به آیرون من 2، فیلمی که سقوط سهگانهی آیرون من رو رقم زد. یه کمیک نقطهی الهام فیلم نیست.
کاراکتری که تو فیلم به عنوان ویپ لَش میشناسیم، به طرز عجیبی شباهتی به نسخهی کمیکیش نداره.
این کاراکتر در اصل ترکیبی از ویپ لَش و کریمزون دایناموئه! اسم ویپ لش تو کمیکا مارک اسکاروتیه.
شخصیتی که توی کمیک تِیلز آو ساسپِنس شماره 97 معرفی شد.
یکی از کارمندای سابق تونی استارکه که بد میشه و اول برای خونوادهی خلافکار ماجیا و بعداً برای جاستین هَمِر کار میکنه.
بازم یه کاراکتر که صد سال سیاه نباید لباس کمیکیشو ببینیم!
از اون طرف، کریمزون داینامو یا همون آنتون وانکو، که اولین بار تو کمیکای تیلز آو ساسپنس شماره 46 معرفی شد، یه کاراکتر دیگهس.
دولت شوروی میخواست یه لباس زرهی بسازه و آیرون من رو بکشه. در نهایت، وانکو با استارک دوست میشه.
البته بعداً نیروهای کیجیبی کشتنش. بعد از مرگ آنتون وانکو، کریمزون دایناموهای زیادی داشتیم.
حالا میرسیم به جاستین هَمِر. تاجر پلیدی که بینهایت با تونی استارک درگیره.
اولین بار، این کپی بیارزش استارک رو تو کمیک آیرون من شماره 120 دیدیم.
همر یکی از بخشهای اساسی رویداد بینظیر آرمور وارز بود.
رویدادی که از قسمت 225 تا 232 تو کمیکا جریان داشت.
جالب اینجاس که بعضی از المانهای همون داستان کمیکی بینظیر تو این فیلم قرار گرفتن! پتانسیل بالا، اجرای نیمهکاره… حیف…
وار ماشین هم اصلاً شباهتی به نسخهی کمیک بوکاش نداره.
اگه میخواید کلنل سابق جیمز رودز واقعی رو ببینید، انیمیشن آیرون من یا هالک رو ببینید.
تو کمیکا جیمز، تونی رو تو یک جنگ برون مرزی نجات داد! بعدم تونی استخدامش کرد و با هم دوست صمیمی شدن
یه جورایی بادیگارد زرهی تونیه. حالا بذارید براتون عجیبترش کنیم! وارماشین اول کسی نبود جز…. تونی!
بله، این لباس تو کمیک شماره 281 توسط تونی پوشیده شد.
یه نسخهی دیگه از این زره، که تونی انحصاراً برای جیمز درست کرده بود، تو کمیک شماره 284 رونمایی شد.
جالب اینجاس که این بار دومی بود که جیمی جنگی ما هویت آیرون من رو به عهده گرفته بود.
بار اولش تو کمیک آیرون من شماره 169 بود.
با وجود اینکه زره وار ماشین تو کمیکا شبیه فیلماس ولی قابلیتها و خود شخصیت جیمز رودز از زمین تا آسمون با کمیکا فرق میکنه!
تور
مقایسه کمیک و فیلم مارول
رعد و برق وارد جهان امسییو شد و همه چیز تغییر کرد!
داستان این فیلم شباهتای زیادی با کمیک تور شماره 159 داره.
کمیکی که سلطان جهان کمیک جک کربی و ارباب دنیای مارول، استن لی با هم نوشتن.
البته یه سری تفاوتها هم وجود دارن که باید در نظر گرفتشون.
مثلاً: تو کمیکا تور فقط قدرتاشو از دست نمیده.
حافظهش هم پاک میشه. توهم میزنه که یه شخص فانیه به اسم دکتر دونالد بلیک.
نسخهی فیلم شباهت زیادی به داستان جدید تور در سال 200 داره.
داستانی که مایکل استرازینسکی نوشته! جالب اینجاس که تو تیتراژ این فیلم به آقای استرازینسکی اشاره شده و ادای احترام میشه.
داستان ریشهای لوکی شباهت زیادی به داستان توی کمیک جورنی اینتو میستری شماره 112 داره!
اگر چه، تو کمیکا، لوکی حقیقت رو میدونه و نفرتش از کشته شدن پدرش (لافی) به دست اودین میاد.
تفاوت خیلی فاحش و عجیبیه، نه؟ چون تو فیلما، لافی صحیح و سالمه و یکی از شخصیتهای منفی این فیلمه.
حالا سوال مهمی که همهی طرفدارای تور توی دنیای امسییو دارن. نوشتهی روی چکش و داستان لایق بودن صاحب چکش.
خب ریشهی این داستان به کمیک جورنی اینتو میستری 83 و حضور اول تور برمیگرده.
تو این حضور اول تور لایق بود. البته تو فیلم، تور باید لایق بودن خودش رو اثبات کنه و یه کم غرور خودش رو کم کنه.
حالا کاراکترای دیگهی فیلمو ببینیم.
لیدی سیف! بانوی جنگجوی آزگارد! والکری کبیر اودین!
شخصیتی که توی کمیک جورنی اینتو میستری شماره 102 معرفی شد، یکی از رومانسهای تور بود.
تو فیلم اینطوری نیست. بریم سراغ سه شمشیرزن جهان مارول، ببخشید، اشتباه شد. سه مبارز.
این سه شخصیت دوستداشتنی برای بار اول توی کمیک جورنی اینتو د میستری شماره 119 معرفی شدن.
محافظ دروازهی بیناقلیمی چی؟ چشم بینای خدایان نورس! هایمدال!!!
هایمدال ما برای بار اول تو کمیک جورنی اینتو میستری شماره 85 معرفی شد.
البته اون موقع، سفید پوست بود. اما صدا میاد. صدای اقتباسی ضعیف.
یه نکتهی نهایی که باید بدونید: تو کمیکا لوکی پل رنگینکمون رو نابود نکرد!
نابودگر پل رنگین ما، رگناروکه! بله، درست شنیدید، رگناروک یه شخصیته!
کاپیتان آمریکا
مقایسه کمیک و فیلم مارول
در نهایت میریم سراغ کاپیتان آمریکا د فیرست اَوِنجر.
داستانی تو دنیای کمیک وجود نداره که بتونیم بگیم پلات اصلی این فیلم ازش اقتباس کرده.
پسر آبیپوش ما برای اولین بار تو کمیک کاپیتان آمریکا کمیکز شماره 1 معرفی شد.
کمیکی که توی خود فیلم میتونید دست استیو راجرز ببینید!
بله، همون کمیکی که کَپ داره با مشت میکوبه تو صورت سلطان کودن نازیها، هیتلر.
این کمیک یکی از قدیمیترین کمیکهای تاریخه. شاید سال انتشارش براتون جالب باشه!
سال 1940! بله، کاپیتان آمریکا اولش به عنوان تبلیغ جنگ جهانی برای آمریکا معرفی شد!
شوکهکنندهس، نه؟ کسی که عملاً اسمش کاپیتان آمریکائه.
یوهااااان اشمییییت! نازی سابق! رهبر هایدرا! یکی از پلیدترین و بیرحمترین شخصیتهای تاریخ کمیک بوکا.
کلاً تو تاریخ مارول، دیسی یا کلاً جهان گروهای زیادی به بدی و پلیدی نازیها وجود ندارن
بماند که بار اولی که رِد اسکال معرفی شد، خودشو به عنوان روت شادل معرفی میکنه.
خیلی علاقهی زیاد و عجیبی هم نسبت به هِر کاپیتان صدا کردن استیو داره!
همونطور که قبلاً گفتیم، این شخصیت خیلی خیلی خیلی بیحد و مرز وحشتناکتر از نسخهی امسییوی خودشه.
اگه بخوایم مقایسه کنیم، رد اسکال امسییو در حد یه خرس اسباببازیه برای رد اسکال کمیکی!
کمیک تیلز آو ساسپنس شمارهی 75، شخصیت مارگارت کارتر رو بهمون معرفی کرد.
البته ظاهر صورتش معلوم نبود. تو کمیک تیلز آو ساسپنس شمارهی 77 به صورت واضح دیدیمش.
آزاردهندهترین چیز اینه که تا حصور سومش، 8 سال بعد از حضور اولش، تو کمیک کاپیتان آمریکا شماره 162 اسم نداشت!!!
ما تو سال 2019 با نسخهی خیلی خفنتری از این کاراکتر رو به اسم درایَد آشنا شدیم.
برای اولین بار، نسخهی امسییو یه کاراکتر خیلی خیلی خفنتر از نسخهی کمیکاس. محترمتر، باارزشتر و بااهمیتتر.
باید 44 سال میگذشت تا بالاخره با این شخصیت مثل یه قهرمان برخورد کنن.
نفر آخر لیست کاراکترای این فیلممون، جیمز بیوکنان بارنزه! دوست صمیمی کاپیتان آمریکا.
تو کمیکا قبل از وینتر سولجر شدنش خیلی شخصیت بامزهتر و شوختری بود.
حقیقتشو بخواید به نظر نویسندهمون شباهتای بیشماری به رابین داره! این کاراکترا با تفاوت چند ماه با هم معرفی شدن.
در کل، اون باکی جذاب و دوستداشتنی و مراقب استیو، کوچکترین شباهتی به باکی کوچولو و بیدفاع و بعضاً رو مخمون نداره.
بیشتر شبیه کاراکتر وینتر سولجرشه با یه کم مثبت نگری افزوده. همین.
خندهداری شباهت رابین و باکی تو بررسی قسمت بعدی امسییومون جالبترم میشه.
برای خرید کمیک بوک به فروشگاه ما سربزنید